
بالاخره راي نهايي در سن خوزه كاليفرنيا عليه سامسونگ اعلام شد و سامسونگ محكوم به پرداخت 1 ميليارد دلار به اپل بدليل نقض قوانين ثبت اختراع شد.
9 تن از اعضاي هئيت منصفه سرانجام بعد از دو روز مشورت و پر كردن پرسشنامه هاي تعيين شده اعلام كردند تلفن هاي هوشمند سامسونگ از روي آيفون كپي برداري شده است و شركت كره اي بابت نقض قوانين ثبت اختراع بايد 1 ميليارد دلار خسارت به اپل بپردازد.
لوسي كوه افزود برخي از زواياي پرونده را هيئت منصفه اعلام خواهد كرد.
اين تصميم روي بازار 219 ميليارد دلاري تلفنهاي هوشمند در جهان تاثير زيادي خواهد گذاشت.

آرابالارين بير بيرلريله "دانيشمالاريني" ساغلايان جيهازلار، آمريكادا تست ائديلير.
بير ايلدير داوام ائدن گيريشيمي آمريكا اولاشديرما باخانليغي دستكلهيير.
اولاشديرما باخاني ري لاهوود، "بو، يوللاردا گوونليك و وئريمليليگي آرتيرماق اوچون اومود وئريجي بير تكنولوژي. آمريكالي سوروجو اوچون چئكيجي بير كومبيناسيون" دئدي. آمريكادا ۲۰۱۱-ده گرچكلشن يول قضالاريندا ۳۲ ميندن چوخ انسان حياتيني ايتيردي. حكومت، سوروجولرين پرفورمانسينين اويوشدوروجو و يا الكل قوللانيمي ندنيله ائتكيلنديگي قضالارين يوزده ۸۰ينين، بو تكنولوژي سايهسينده انگللنهبيلهجگيني اؤنه سورور. تست سوروشلرينده قوللانيلماسي اوچون آراج تامين ائدن فيرمالار آراسيندا فورد، ژنرال موتورز، هوندا، هيونداي، مرسدس بنز، بي ام وي، تويوتا و ولكس واگن وار. پروژهنين دگري ۲٥ ميليون دولار. كابلسيز اينترنت تكنولوژيسينه بنزر بير سيستم اوزريندن ايشلهين جيهازلار داها اينديدن ٥۰۰ يوك ماشيني و اوتوبوسا يئرلشديريلدي. اكتبر آيينين باشيندا بو سايينين ۲،۸۰۰ 'ه چيخماسي هدفلنير. تكنولوژي، آراجلارين بير بيرلرينه و اولدوقلاري شهرين آلت ياپيسينا وئري گؤندرمهلري مومكون قيلاجاق.

نرمافزار «ويراستيار» افزونهاي براي مايكروسافت وُرد است كه براي استفادهٔ كاربران فارسيزبان طراحي شده است. از قابليتهاي ويراستيار ميتوان به اصلاح خطاهاي املايي، اشتباهات ويرايشي و نشانهگذاري، و نيز استانداردسازي متون فارسي اشاره كرد. ويراستيار بهصورت رايگان و متنباز عرضه ميشود.

اگر شما هم تصور ميكنيد هر روز حجم بالايي از اطلاعات را دريافت ميكنيد كه واقعا به بخش زيادي از آنها احتياج نداريد، اشتباه نميكنيد.
تحقيقات جديد نشان ميدهد ما هر روز به اندازه اطلاعات 174 روزنامه اطلاعات از رسانههاي مختلف مانند تلويزيون، راديو، روزنامه، پست و ايميل دريافت ميكنيم و در حقيقت بمباران اطلاعاتي ميشويم. فراگير شدن اينترنت، تاسيس تلويزيونهاي 24 ساعته و استفاده از تلفنهاي همراه باعث شده كه ما هر روز اطلاعات بسياري در زمينههاي مختلف دريافت كنيم. محققان معتقدند اين ميزان تقريبا 5 برابر سال 1986 شده است. البته ما به ديگر منابع اطلاعاتي خود بايد نامههاي الكترونيكي، سايتهاي اجتماعي، پيامهاي كوتاه و روشهاي جديد تبليغاتي را اضافه كنيم. هر روز يك شخص عادي به اندازه خواندن 6 روزنامه از طريف اينترنت و تلفن همراه اطلاعات كسب ميكند، در حالي كه اين حجم اطلاعاتي در 24 سال پيش فقط 2 و نيم صفحه روزنامه بود. اين موضوع نشان ميدهد در اين مدت ميزان اطلاعات كسب شده ما نزديك به 200 برابر شده است. تمام اين اطلاعات نياز به ذخيره سازي دارند و اكنون هر كدام از ما به اندازه 600 هزار كتاب، اطلاعات مختلف را در كامپيوترها، چيپها و حتي در كارتهاي اعتباري خود ذخيره كردهايم. دكتر مارتين هيلبرت و تيم همراهش از دانشگاه ساوث كارولينا دامنه انقلاب اطلاعاتي و عصر ديجيتال را محاسبه كردند. آنها از يك فرمول پيچيده استفاده كردند تا حجم متوسط اطلاعاتي را كه در جهان ذخيره و فرستاده شده ميشود محاسبه كنند. براي انجام اين كار آنها تمام رسانههاي جهان از كامپيوترها گرفته تا رسانههاي كاغذي، كتابها و نامهها را در نظر گرفتند. او در اين باره گفت: اين آمارها نشان ميدهد كه ما دقيقا در ميانه عصر اطلاعات قرار داريم. 100 سال پيش مردم در بهترين حالت در طول زندگي خود به اندازه 50 كتاب اطلاعات كسب ميكردند اما امروزه اكثر كودكان صدها فيلم مختلف را تماشا كردهاند. مغز انسان قابليتهاي فوقالعادهاي در فهم و پردازش اطلاعات مختلف دارد و هر چه قدر هم كه شما به آن اطلاعات بدهيد باز هم توانايي پردازش اطلاعات بيشتر را دارد. محققان در 60 زمينه مختلف از فنآوريهاي ديجيتال و آنالوگ را در طول دوره بين 1986 تا 2007 بررسي كردند. اين مطالعات نشان داد ما تقريبا گذار به عصر ديجيتال را كامل كردهايم و بسياري از ما انقلاب ديجيتالي را كه دهههاست در مورد آن صحبت ميشود تجربه كرده يا در آينده نزديك تجربه خواهيم كرد. در سال 1986 ما به اندازه 40 روزنامه در هر روز اطلاعات كسب ميكرديم، اما در سال 2007 اين ميزان به 174 روزنامه رسيد. در سال 1986 ما با استفاده از تلفن، فاكس و پست نزديك به 2 و نيم صفحه روزنامه در هر روز اطلاعات به بيرون ارسال ميكرديم. در سال 2007 به دليل استفاده از سايتهاي اجتماعي، تصاوير ديجيتالي و نامههاي الكترونيكي اين ميزان به 6 صفحه رسيده است. تغيير بنيادي از فنآوري آنالوگ به ديجيتال در سال 2002 اتفاق افتاد و اكنون نزديك به 94 درصد از اطلاعات ما به شكل ديجيتال ذخيره شده است. ظرفيت جهاني براي ارتباطات دو طرفه و استفاده از فنآوريهايي مانند شبكه تلفن و اينترنت هر سال نزديك به 28 درصد رشد كرده است. رسانههاي يك طرفه مانند تلويزيون و راديو هر سال نزديك به 6 درصد رشد داشته است. محققان متوجه شدند اكنون نزديك به 296 اگزابايت اطلاعات در سراسر جهان در جريان است. دكتر هيلبرت اشاره كرد كه اين ميزان تقريبا 315 برابر سنگريزههاي روي زمين است. اما با اين اوصاف اين حجم اطلاعات تقريبا يك درصد از كل اطلاعاتي است كه در دياناي يك انسان ذخيره شده است.

زندگي ما به صورت روزافزوني به فناوري وابسته است. تلفنها، رايانهها و اينترنت، روزهاي ما را به سلطه خود درآوردهاند. نياز دائمي به خواندن پيامها و ايميلها و به روز كردن سايتهاي اجتماعي مانند فيسبوك يا براي به دست آوردن آخرين نوتبوك يا تلفن همراه نسل سوم احساس ميشود.
آيا اين فناوري است كه به ما خدمت ميكند يا برعكس، ما به بردگان آنها تبديل شدهايم؟ ما در دنيايي كه فناوري سود و زيان ما را تعيين ميكند، دچار خوابروي شدهايم. فناوري ميتواند در دنياي بسيار سريع و مدرن امروزي مفيد باشد، ولي ما بايد جلوي پيشرفت بيش از حد آنرا بگيريم.
به گزارش نيوساينتيست، براي بيشتر ما كنترل تحريك آني براي چك كردن دوباره و دوباره صندوق پست الكترونيكي، يا ديدن اينكه آيا عناوين اخبار از آخرين ديدار ما تغيير كرده است يا نه، بسيار سخت است. فرزندان ما نيز در موقعيت مشابهي قرار دارند و ميترسند يك مطلبي جديد يا بحثي داغ را در فيسبوك و توييتر از دست بدهند. در بسياري از منازل، رايانه در مركز توجه قرار گرفته است؛ وسيلهاي كه ما با آن كار يا بازي ميكنيم.
اما چهشد كه اين اتفاق رخ داد، و درنهايت با ما چه خواهد كرد؟ در اين دوره مصرف انبوه، ما با آگهيهايي روبرو هستيم كه ما را به تصاحب محصولات مختلف تشويق ميكنند. در نتيجه، بزرگسالان و كودكان تصور ميكنند براي داشتن احساس خوب در مورد خود، بايد آخرين محصول يا مد را در اختيار داشته باشند.
ماديگرايي، نارضايتي به همراه دارد با اين حال، تحقيقي از سوي تيم كازر، از كالج ناكس در گالزبورگ ايلينوي نشان داده است افرادي كه ارزش زيادي براي اهداف مادي قائلند، ناراضيتر از كساني هستند كه زياد در بند ماديات نيستند. ماديگرايي همچنين با احترام بهنفس پايينتر، خودشيفتگي بالاتر، زمينه بيشتر براي مقايسه نامطلوب يك فرد با ديگران، همدلي كمتر و تضاد بيشتر در روابط، مربوط است.
همچنين فرهنگ ما همواره به ما يادآور ميشود كه وقت طلاست. اين امر نياز به بهرهوري بالا را خاطرنشان ميسازد. به همين دليل است كه ما از لپتاپها و تلفنهاي همراه براي محو كردن فاصله ميان خانه و محل كار استفاده ميكنيم. يك مدير ناراضي منابع انساني در يك شركت فناوري ميگويد: «آنها به من يك تلفن همراه و يك رايانه همراه دادند تا بتوانند مرا 24 ساعته در اختيار داشته باشند. بنابراين حالا دفتر من تمام مدت همراهم است. من نميتوانم از اين فشار خلاص شوم».
روانشناسان عموما معتقدند عدم وجود جدايي مشخص ميان كار و خانه به طرز قابل مشاهدهاي روابط ما را با عزيزانمان مختل ميكند. با وجود چنين فشارهايي، جامعه مدرن در خطر از دست دادن استانداردهاي زندگي باكيفيت قرار گرفته است. ما براي بازيابي بخشهايي از زندگيمان كه با فناوري جايگزين شدهاند، و براي بازگرداندن سروري خود بر فناوري و براي يادگيري استفاده از آن در مسيري سالم و مثبت. نيازمند راههايي هستيم.
يك راه حل علمي نظريه تعريف از خود كه توسط ادوارد دكي و ريچارد رايان از دانشگاه روچستر در نيويورك ارائه شد، ميتواند يكي از راهها باشد. اين نظريه سه عامل حياتي را براي پيشرفت فردي ارائه ميدهد. به نظر ميرسد ميتوانيم از اين عوامل براي تجديدنظر در رابطهمان با فناوري استفاده كنيم.
نخستين عنصر، استقلال شخصي است؛ يعني داشتن اين احساس كه فعاليتهايمان را خود انتخاب كرده و خود براي آن برنامهريزي كردهايم. وقتي ما احساس كاربري داشته باشيم، قادريم اولويتهايمان را سازماندهي كنيم و مرزهاي مشخصي را اطراف آن قرار دهيم. اما وقتي احساس كنيم كه كنترل كافي بر كارهايمان نداريم، در مقابل خواستههايمان آسيبپذير ميشويم و تصميمگيريها را به ديگران واگذار ميكنيم. كاملا واضح است كه چطور فناوري باعث تحليل رفتن خودمختاري ميشود، اما شيوه بازيابي آن نيز مشخص است. اين مسئله ميتواند به سادگي خاموش كردن تلفن همراه هنگام صرف غذا يا بودن كنار خانواده، تعيين وقت مشخص براي پاسخ به ايميلها و در دسترس بودن تنها در زماني به انتخاب خودمان باشد.
ما همچنين به احساس صلاحيت نياز داريم؛ باور اينكه اعمال ما موثر هستند. در اين مورد روابط ما با فناوري هميشه پيچيده است، چون هنگام چك كردن ايميلها، يا خريد يك گوشي هوشمند جديد، يا به دليل اينكه 50 نفر تصاوير تعطيلات ما را بر روي فيسبوك پسنديدهاند، احساس شايستگي ميكنيم. اما صلاحيت واقعي بايد در راستاي خودمختاري ما باشد. يعني دانستن اينكه كدام اعمال ما برايمان مهمتر هستند و سپس انجام آنها به بهترين نحو ممكن و استفاده از فناوري در موارد كاربردي.
عامل ديگر وابستگي است؛ نياز ما به احساس نزديكي به ديگران. فناوري تهديدي براي اين موضوع است. ابزارهايي چون آيپاد و ام.پي.تريپليرها ميتوانند حبابي درست كنند كه ما را از روابط معمول انساني دور ميكند. در حالي كه برخي از ارتباطات مجازي ما ممكن است واقعا معنادار باشند اما در بسياري موارد به قيمت روابط دنياي واقعي ما تمام ميشوند. روانشناسان دريافتهاند كه محوريترين تفاوت ميان افراد خوشبخت و ناراضي، داشتن يا نداشتن يك ارتباط اجتماعي غني و راضيكننده است. گذراندن اوقاتي در كنار خانواده و دوستان و همكاران براي خوشبختي لازم است.
اما در اينجا ميتوانيم عامل چهارمي را نيز اضافه كنيم: تفكر انتقادي. در دنياي امروزه، ما در حقيقت 7 روز هفته و 24 ساعت در روز براي دريافت پيامها و آگهيها، در دسترس هستيم. بسيار مهم است كه ما چطور اعتبار آنها را ارزيابي و تحليل كرده و در مواقع لازم آنها را خنثي ميكنيم.
بنابراين، خودمختاري، صلاحيت، وابستگي و تفكر انتقادي بهترين راهها براي ايجاد تعادل در استفاده از فناوري و گام برداشتن به سوي سلامتي است.

نتايج يك بررسي نشان ميدهد كه دوشنبهها بهترين روز هفته براي خريد آنلاين است.
به گزارش سرويس فناوري اطلاعات ايسنا، خريد آنلاين كالاها و اقلام مورد نياز در فصول و ماههاي مختلف سال تفاوتهاي خاص خود را دارد و در برخي از ماهها ميتوان اجناس را ارزانتر خريد؛ اين در حالي است كه نتايج يك بررسي نشان ميدهد خريد در روزهاي مشخصي از هفته نيز ميتواند به سود و يا ضرر شما باشد.
بر اين اساس، دوشنبهها بهترين روز هفته براي خريد به ويژه خريد آنلاين است و در اين روز بهطور معمول قيمت اجناس كمتر از ديگر روزهاي هفته است.
وبسايت اكستراباكس كه وبسايتي براي مقايسه قيمتهاست، در اقدامي بهاي 100 هزار كالا را كه بهصورت آنلاين فروخته شدهاند، مورد بررسي قرار داده و نتيجهگيري كرده است كه روزهاي دوشنبه اجناس ارزانتر از ديگر روزها هستند.
اين وبسايت بهعنوان نمونه به قيمت رايانهها اشاره ميكند كه در روز دوشنبه با پايينترين قيمت (هزار و 210 دلار) فروخته ميشوند حال آنكه اين محصول در روز جمعه به بالاترين قيمت خود رسيده و معادل هزار و 256 دلار به فروش ميرسند و اين نشاندهنده اختلاف قيمت 46 دلاري است.

اينكه امروزه با سيل عظيمي از دادهها و اطلاعات روبرو هستيم به اندازه كافي بد هست. اما اوضاع وقتي بدتر ميشود كه اين اطلاعات يكپارچه نباشند و هركدام به يك شكل و فرمت ارائه و ذخيره شده باشند. اين اتفاق باعث ميشود كار مرور، متمركز كردن و معني بخشيدن به اطلاعاتي كه درواقع سرمايههاي هر شركتي محسوب ميشوند، سخت و سختتر شود.
آنچه در ادامه ميخوانيد، گفتگوي فوربس با جي بورلاند، معاون فناوري گروهي شركت پيتنيبوز در باب اهميت مديريت دادهها و توصيههايي براي مديران ارشد فناوري اطلاعات است.
شركت Pitney Bowes كه در سال 1957 / 1336 تاسيس شده، از شركتهاي بزرگ سازنده نرمافزار و سختافزار و تامين كننده خدمات مرتبط با اسناد، بستهبندي و پست است. تعداد كارمندان اين شركت در سراسر دنيا به 36هزار نفر ميرسد. اين شركت در سالهاي 2000 / 1379 تا 2007 / 1386، حدود 2.5 ميليارد دلار را صرف ساخت نرمافزار و سرويسهايي مثل MapInfo كرده و جوايز متعددي را به خود اختصاص داده است.
به نظر شما بزرگترين مشكلي كه پيش روي مديران ارشد فناوري اطلاعات هر شركتي قرار دارد، چيست؟ بزرگترين مشكل پيش روي آنها معني بخشيدن به تمامي دادههايي است كه با آنها سروكار دارند. اين دادهها شامل انبوهي از دادههاي داراي ساختار، فاقد ساختار، real time (زمان واقعي)، ذخيرهاي، كاربردي، بازاريابي، خارجي و ... ميشود. براي اينكه بتوانيد به عنوان يك مدير ارشد فناوري اطلاعات از پس تمامي اين دادهها برآييد، بايد مكانيزمهايي براي مديريت آنها داشته باشيد و از قابل استفاده بودن يا نبودن آنها و اينكه به درستي استفاده ميشوند يا خير، اطمينان حاصل كنيد. ما به اين كار كيفيت داده و يكپارچگي داده ميگوييم.
آيا استانداردهايي براي اين كار وجود دارد؟ براي برخي از آنها وجود دارد، اما چيزي كه از همه مهمتر است، كنترل داده است كه هم به روششناسي و سياستهاي سازمان شما برميگردد و هم به اينكه تمركز سازمان شما بر روي مردم است يا فرآيندها و يا فناوري. تمركز ما بر روي وجه فناوري بوده كه به شركتها اجازه ميدهد قوانين و استانداردهايي را كه دارند ابراز كنند.
اين موضوع براي مديران ارشد فناوري شركتها به چه معني است؟ مديران ارشد فناوري اطلاعات بهسرعت در حال دور شدن از تصميمگيريهاي تاكتيكي هستند و به جاي آنكه نگران باشند كپيهاي زيادي از اطلاعات در دست آنهاست، بيشتر نگران اين هستند كه چگونه سود بيشتري را به شركت برسانند. اگر ميخواهيد چيزي مازاد بر قرار را به مشتري بفروشيد و يا سود بيشتري عايد شركتتان كنيد، بايد نياز مشتري را به خوبي بشناسيد. اكثر مديراني كه ما با آنها صحبت كردهايم، بيشتر مايل بودند بخشي از تيم اجرايي باشند و به بازده و درآمد و كاهش هزينهها فكر كنند، تا اينكه بدانند بايد ارزش واقعي مشتري خود را درك كنند و بفهند او به چه چيزي نياز دارد.
آيا مديريت صحيح داده بخشي از روند كاهش هزينهها محسوب نميشود؟ حق با شماست. اگر من نشاني نادرستي از مشتري داشته باشم، بهخاطر استفاده نادرست از داده متحمل ضرر خواهم شد. همچنين اطلاعات ديگري از مشتري كه در سيستمهاي متفاوتي نگهداري شده باشد باعث ميشود در بازاريابي و ارائه سرويس مناسب و مورد نياز مشتري اختلال ايجاد شود كه همين امر، نارضايتي مشتري را از شركت به همراه خواهد داست.
آيا اگر بين مركز دادههاي خارجي و داخلي شكافي بياندازيم، مديريت داده مشكلتر خواهد شد؟ قطعا تفاوت خواهد كرد، اما مشكلتر نخواهد شد. در مورد سيستمهاي قديمي موجود در شركتها بايد گفت كه اغلب چندين فرمت ذخيرهاي اختصاصي وجود دارد كه برخي از آنها براي استفاده در انواع يكپارچه دادهها كه مورد نياز سيستمهاي امروزي است، طراحي نشدهاند. اما وقتي تصميم ميگيريد از يك سيستم مدرن استفاده كنيد، حتما با يكپارچگي داده و شبكه و امنيت هم روبرو خواهيد بود، اما مهم اين است كه كار مديريت اين دادهها سادهتر است.
تاثير اين مدل بر امنيت داده چيست؟ امنيت كاملا به نوع سازمان و شركت بستگي دارد. اما ميدانيم كه وقتي شركتها به سمت استفاده از چنين مدلهايي سوق داده ميشوند، امنيتشان نيز بالاتر ميرود. از آنجايي كه موفقيت اين مدلهاي تجاري به امنيت آنها بستگي دارد كاملا به امنيت آنها توجه ميشود. علاوهبراين اگر سيستم شما فقط يك يا دو سطح دسترسي به داده داشته باشد، براي شما بسيار راحت خواهد بود كه بدانيد چه كسي به چه دادههايي دسترسي داشته و نيازي نيست تكتك دادهها را جداگانه مديريت كنيد.
وقتي شركتها حتي نميدانند چه چيزي در سيستمشان وجود دارد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ اين موضوع، مشكل جديدي نيست و از قبل هم وجود داشته؛ اما موضوع وقتي به چشم آمد كه اين شركتها بدون در نظر گرفتن آي.تي شروع به گسترش دادن خود كردند. ما شركت بيمهاي را سراغ داريم كه اطلاعات مشتريانش را در بيش از 100 سيستم جداگانه نگهداري ميكرد. اين شركت مجبور بود به امنيت 100 سيستم بهصورت جداگانه رسيدگي كند. هرچه تعداد دسترسيها كمتر باشد، كنترل داده نيز راحتتر است.
بهعنوان شركتي كه ساختار آي.تي خود را از نو ساخته، آيا معتقدي كه اين دادهها است كه باعث ميشود اين نوسازي انجام گيرد؟ خير درواقع اين داده نيست كه باعث ميشود نوسازي انجام شود، اما چيزي هم نيست كه بعدها به آن توجه شود. داده، جزء مهمي براي يك راهحل كامل است. نحوه دسترسي به داده كليد مهم مديريت است. يك ذهن هوشمند نه تنها بايد بداند كه قبلا چه اتفاقي افتاده، بلكه بايد بداند هماينك چه چيزي در جريان است و چه كاري بايد انجام دهد و چگونه بايد آن را انجام دهد. تمامي اين فرآيندها ميتواند بهصورت كاملا خودكار انجام شود، به طوري كه تنها به دانش عميقتر شما در موارد بسيار جزئي نياز خواهد بود. شركتها براي تحقق اين امر نيازمند كارمندان و تصميمگيراني برخوردار از دانشي عميقتر و بهتر هستند. امروزه افرادي برنده واقعي هستند كه نفوذ بيشتري هم بر سرمايههاي موجود داشته باشند. علاوهبر اين يك برنده بايد از ارتباطي قوي و موثر بين خود و مشتري برخوردار باشد.
