وبلاگ شخصي اكبر زواري رضائي
MUHASEBE - FİNANSMAN VE DÜŞÜNCELERİM
تاريخ : شنبه 4 شهریور 1391 | یازار : اكبر زواري رضائي
تاريخ : سه شنبه 24 آبان 1390 | یازار : اكبر زواري رضائي
تاريخ : سه شنبه 24 آبان 1390 | یازار : اكبر زواري رضائي
جاي شما خالي!

 

جايتان خالي به ما كه سال جاري خوش گذشت

در كمال امنيت، دور از نداري خوش گذشـــــــت!

 

چند روزي در صف يارانه طي شد با خوشـــــي

مـــــدتي هم درپي كار اداري خوش گذشــــــت

 

توي خانه با رپ و راك و صـــــداي تــــــــند جاز

در خيابان با صداي افتخاري خوش گذشـــــت!

 

بعد شش تا بچه در يك خانه ي مســــــتاجري

با قلي اين اتفاق ته تغاري خوش گذشــــــــت!

 

آي صاحب خانه! چشمت كور بر مســـــتاجران،

در اتاق تنگ و نم دار اجاري خوش گذشــــــــت

 

شام آن شب زير نور شمع يادت هســــت كه،

با كباب بلبل و سوپ قناري خوش گذشـــــــت

 

سخت كوشي سهم مردم ، استراحت سهم ما

سال ها ولگردي و بي بند و باري خوش گذشت!

 

مدتي با مبــلغي ناچيـز يعني ســـــي هــــزار

(چند صفرش از قلم افتاد!) باري خوش گذشت

 

در زمان انتخابات از خوشـــــي پر مي زديـــــم

همچنين در روزهاي سرشماري خوش گذشت!

 

يك نفر هــم مـدتي بر گرده ي ما شد ســــوار

زير لب مي گفت جدّا خرسواري خوش گذشت!

 

گاه خـنديديم بر اصل و اصول و سبـــز و سرخ

مدتي با جبهه ي ناپايداري خوش گذشــــــــت

 

گاز دادم ، دود كردم از جــنوب و از شــــــــمال

پيش سارا خوش گذشت و توي ساري خوش گذشت

 

ديگران با سربلـــندي در زمين گل مي زننــــــد

مازديم اما در اوج شرمساري خوش گذشــــت!

 

ســال ديگر هر دو را "پيكان قزوين"مـــــي خرد

احتمالا حمله هاي انتحاري خوش گذشــــــت!

 

مي زدم جيم از دبيرستان به هرشكلي كه بود

دوره ي "وقت قرار" و بي قراري خوش گذشت

 

روز قبلش كوفت بود و روز بعدش زهــــــــر مار

از تمام عمر تنها خواستگاري خوش گذشــــت

 

قصــه ي فرهاد با مـــــــرگ كلاغه شد تمــــام

عمرشيرين با دواي زهرماري خوش گذشــــت

 

دشمنان در صحت اخبار اگر شك مي كنـــــند

ما كه بي ترديد مي گوييم آري! خوش گذشـت

 

                                              باهمكاري فخرالدين زارعي



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: طنز فارسي
تاريخ : پنجشنبه 29 اردیبهشت 1390 | یازار : اكبر زواري رضائي

خروس

آن گونه كه جمع " فلس " گويند "فلوس "

وان گونه كه جمع " درس" گويند "دروس "

خوش دارم كه به طنز فتوا بدهم

اين گونه كه جمع" خرس" گرديد " خروس" !



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: طنز فارسي
تاريخ : چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 | یازار : اكبر زواري رضائي

معناي لغوي: برادر پدر
معناي استعاره اي: هر مردي كه با پدر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد.
نقش سمبليك: يكي از مرداني كه شما هميشه بايد بهش بوس بدهيد و بعد برويد كارتون ببينيد تا او با پدر حرفهاي جدي بزند. يكي از مرداني كه مادر به مناسبت آمدنش قورمه سبزي مي پزد و هميشه وقتي مي رود پدر ساكت شده، به فكر فرو مي رود.
غذاي مورد علاقه: قورمه سبزي، آبگوشت.
ضرب المثل: عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان بستند.

زير شاخه ها:
زن عمو: يك زن كه زياد به شما توجه نمي كند و خودش را براي مادر شما مي گيرد.
دخترعمو/پسرعمو: همبازي دوران كودكي كه اگر تا هجده-بيست سالگي دوام آورده باهاش ازدواج نكنيد خطر را از سر گذرانده ايد.
چهره هاي معروف: عمو زنجيرباف، عمو يادگار، عمو جون سليمون.
مشاغل كاذب: بازي در قصه هاي ايراني.

نكته: داشتن يك عموي پولدار خيلي خوب است...



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: طنز فارسي
تاريخ : چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 | یازار : اكبر زواري رضائي

معناي لغوي: برادر مادر
معناي استعاره اي: هر مردي كه با مادر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد يا هر مردي كه پتانسيل كتك خوردن توسط پدر را داشته باشد.
نقش سمبليك: يكي از معدود مرداني كه هر چند به سياست علاقه مند است اما حس گرمي به شما مي دهد، هميشه حرفهايتان را مي فهمد و مي شود پيشش گريه كرد.
غذاي مورد علاقه: فسنجون.
ضرب المثل: عروس را كه مادرش تعريف كنه، براي آقا داييش خوبه. اگه خاله ام ريش داشت آقا داييم بود.

زير شاخه ها:
زن دايي: يك زن چاق و شاد كه خيلي كدبانو است و جلوي مادر قپي مي آيد.
پسردايي/دختردايي: همبازي دوران كودكي كه در بزرگسالي مثل يك همرزم ساپورتتان مي كنند.
چهره هاي معروف:دايي جان ناپلئون.
مشاغل كاذب: ....!

نكته: داشتن يك دايي خوب و لوتي داراي خواص بسياري است!



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: طنز فارسي
تاريخ : چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 | یازار : اكبر زواري رضائي

معناي لغوي: خواهر پدر
معناي استعاره اي: هر زني كه با پدر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد يا هر زني كه مادر چشم ديدنش را نداشته باشد.
نقش سمبليك: به عهده گرفتن مسئوليت در موارد ذيل :
1. جواب همه ي فحش هايي كه مي دهيد. مثال: ...
2. جواب همه ي محبت هايي كه مي كنيد. مثال: به درد عمه ات مي خوره...
3. خيلي چيزهاي بدِ ديگه كه از ذكر مثال معذوريم...
غذاي مورد علاقه: شله زرد، سمنو.
ضرب المثل: ندارد (تخفيف به دليل تعدد در نقش هاي سمبليك).

زير شاخه ها:
شوهر عمه: يك مرد پولدار كه سيبيل قيطاني دارد و چندش آور است.
پسرعمه/دخترعمه: همبازي دوران كودكي كه در بزرگسالي حالتان را به هم مي زنند.
چهره هاي معروف: عمه ليلا. ترجيع بند: دختر كه رسيد به بيست، بايد به حالش گريست.
مشاغل كاذب: Match-Making

نكته: داشتن يك عمه كه در توصيفات فوق صدق نكند جزو خوش شانسي هاي زندگي است.



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: طنز فارسي
تاريخ : چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 | یازار : اكبر زواري رضائي

معناي لغوي: خواهر مادر
معناي استعاره اي: هر زني كه با مادر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد.
نقش سمبليك: يك خانم مهربان و دوست داشتني كه خيلي شبيه مادر است و هميشه براي شما آبنبات و لباس مي خرد.
غذاي مورد علاقه: آش كشك.
ضرب المثل: خاله را ميخواهند براي درز ودوز و گرنه چه خاله چه يوز. خاله ام زائيده، خاله زام هو كشيده. وقت خوردن خاله خواهرزاده رو نمي شناسه. اگه خاله ام ريش داشت، آقا داييم بود.

زير شاخه ها:
شوهر خاله: يك مرد مهربان كه پيژامه مي پوشد و به ادبيات و شكار علاقه مند است.
دختر خاله/پسر خاله: همبازي دوران كودكي كه يا در بزرگسالي عاشقش مي شويد اما با يكي ديگه ازدواج مي كنيد يا باهاش ازدواج مي كنيد اما عاشق يكي ديگه هستيد.
چهره هاي معروف: خاله خرسه، خاله سوسكه.
مشاغل كاذب: خاله زنك بازي، خاله خانباجي.

نكته: داشتن يك خاله ي مجرد در كودكي از جمله نعمات خداوندي است.



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: طنز فارسي
یارپاق لار: [1]
آرشیو
سون یازی لار
یولداش لار
سایغاج
ایندی بلاق دا : نفر
بوگونون گؤروشو : نفر
دونه نین گؤروشو : نفر
بوتون گؤروش لر : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :