وبلاگ شخصي اكبر زواري رضائي
MUHASEBE - FİNANSMAN VE DÜŞÜNCELERİM
تاريخ : پنجشنبه 29 اردیبهشت 1390 | یازار : اكبر زواري رضائي

براي غربي ها كه به ديدن اين تناقض هاي فاحش و نزديك به هم عادت ندارند، شوك اوليه جاي خود را به احساس انزجار و عذاب وجوان مي دهد و اين دومي است كه براي گداهاي هند يك منبع درآمد است. گداهاي پير، گداهاي جوان؛ زن، مرد، كودك و دلخراش تر از همه معلول.

احساس انزجار يك مهمان در هند مي تواند متوجه خيلي ها باشد. مثلا متوجه دولت و مسئولان محلي كه اين فلاكت را مي بينند و انگار به سادگي از كنارش مي گذرند. اين برداشتي است گريز ناپذير و البته خلاف آمار. طبقه متوسط هند به سرعت در حال گسترش است. از آسمانخراش هاي در حال ساخت بمبئي گرفته تا فروشگاه هاي بزرگ كلكته و شهرك سازي هاي اطراف حيدرآباد كه نسل جديدي از نوابغ ارتباطات هند را پرورش مي دهد.

با اين حال، احساس من اين بود كه ظرفيت هند بيش از اينهاست چرا كه ديدم چگونه مسئولان دهلي به خاطر ميزباني مسابقات سال آينده كشورهاي مشترك المنافع، دستي به سر و روي پايتخت كشيده اند.

ديگر از ميمون ها در خيابان ها خبري نيست. گويا گداهاي دهلي هم موقتا جايي دور از چشم اسكان داده شده اند. پس اگر بخواهند، مي توانند، هر چند به عقيده خيلي از محلي ها، اينها همه تدابير زودگذر و نيم بند هستند و با پايان يافتن مسابقات، همه چيز به حالت اول برمي گردد.

اما نمي دانم چرا طبقه متوسط و تحصيلكرده هند اين قدر در مواجهه با خارجي ها اصرار به لاپوشاني و توجيه مشكلات جامعه خود دارد. استدلال هايي مثل "اين چيزا همه جا هست"، "اينقدرا هم بد نيست"، "خب چرا چيزاي خوب رو نمي بينيد" ...حرص در بيار هستند. البته همه توجيهات آنها بي مورد نبود. آره، به همت مسئولان محلي دو سال است كه ديگر در شهر مقدس واراناسي خانواده هاي كم درآمد جنازه هاي عزيزانشان را در رودخانه ، جائي كه هندوها غسل مي گيرند، آبتني مي كنند و لباس هايشان را مي شويند، رها نمي كنند؛ همان رودخانه اي كه بخشي از فاضلاب شهري و پس مانده هاي كارخانجات اطراف هم به داخل آن ريخته مي شود.

فرودگاه بنگلور هم به يكي از پيشرفته ترين فرودگاه هاي منطقه بدل شده است. البته به غير از پيشرفت هاي جديد، هند ويژگي خاصي دارد: در هرج و مرج زندگي شهري مردمانش، نظم سازمان يافته اي نهفته كه با انضباط كشورهاي غربي برابري مي كند.

خدمات حمل و نقل عمومي، مخصوصا شبكه راه آهن منظم است و مي توان روي آن حساب كرد. ميليون ها قطعه لباس به طرز شگفت آوري يك روز بعد از تحويل براي شستشو، به صاحبانشان بازگردادنده مي شود. بيمارستان هاي دولتي آبرومندند و هنوز بچه مدرسه هاي هند، از هر قشري كه باشند، با لباس هاي متحد الشكل به مدرسه مي روند و جامعه مدني هند تثبيت شده به نظر مي رسد.

هند

همه اين نشانه هاي سنتي و مدرن توسعه، مانند همه جاي دنيا، به بهاي تخريب محيط زيست محقق شده است. هند كه از همان اول هم حساسيت چنداني به محيط زيستش نداشت و ندارد؛ ولي وجود مناطق حفاظت شده زيست محيطي در نقاط مختلف كشور، نقطه اي از اميد براي طرفدران محيط زيست است.

از يك نويسنده هندي نقل است كه گفته "وقتي انسان ها رابطه خوبي با محيط زيست خود نداشته باشند، به معبد و پرستشگاه رو مي آورند". معبد در هند كم نيست. بعضي ها اين قدر كوچكند كه ساخته شدنشان كنار يك پياده رو انگار بييشتر حكم يادآوري دارد تا توقف و پرستش. اگر بپذيريم كه معبد جاي محيط زيست را گرفته، يك نابغه اي به عقلش رسيد كه از مذهب براي احترام به محيط اطراف - نه لزوما محيط زيست - بهره ببرد.

عكس ها و تمثال خدايان هندو كه اين روزها به صورت كاشي روي ديوارهاي شهرهاي بزرگ نصب شده با هدف مجاب كردن رهگذراني است كه برا ي قضاي حاجت، هيچ ابايي از ادرار در كنار اولين ديواري كه مي بينند ندارند. اين از بوي تعفن و ادراري كه در عبوراز كوچه و برزن به مشام مي رسد اندكي كم كرده، زيرا مردم هند به خدايان خود احترام مي گذارند و مهم تر ازآن، به خدايان همديگر هم.

تكثر مذهب در هند مثال زدني است. همزيستي پيروان صدها مذهب و مكتب فكري در ميان يك ميليارد جمعيت، برخاسته از سنتي ديرينه است كه به انعظاف پذيري و چندگانگي باورها در داخل هندوئيسم مربوط مي شود؛ تا حدي كه معلوم نيست بعضي از مسيحيان هندي كه مقابل تمثال حضرت عيسي اداي احترام مي كنند واقعا مسيحي هستند يا هندوهايي كه اين پيامبر را به چشم يكي از ده ها خدايي مي بينند كه هندوها بر خود بر مي گزينند.

india

آري، گهگاه هندوها و مسلمان ها بيرحمانه به جان هم مي افتند، اما تمايل عمومي مردم به همزيستي كه مثل يك حس غريزي خود را نشان مي دهد، هند را بايسته عنوان بزرگ ترين دمكراسي جهان كرده است؛ عنواني كه نه فقط به خاطر آزادي و شكيبايي مذهبي هندي ها درست به نظر مي آيد، بلكه پويايي صحنه سياسي و پرسشگري رسانه هاي به آن گواهي مي دهد.

پس براي دمكرات ها، هند الگوي قابل قبولي است، اما براي گياهخواران يك مدينه فاضله است؛ هم به خاطر سهم نسبتا كم گوشت درغذاهاي آنها و هم به خاطر رابطه اي كه با حيوانات دارند. منظور من احترام هندوها به گاو، سلطان جاده ها، نيست. بلكه آسودگي خاطر هزاران هزار سگي است كه به راحتي بين انبوه جمعيت انسان ها پرسه مي زنند و در معابر متراكم شهر، مثل راه آهن ها يا بازار يا صرفا پياده روهاي شلوغ، چنان دراز به دراز چرت مي زنند كه گويي هرگز كسي، حتي سهوا، پا روي دمشان نگذاشته است.

آدم ها هم مثل سگ ها در ميان غلغله جمعيت مي خوابند. روحيه اي كه به راحت بودن هندي ها بر مي گردد. منظور از راحتي البته به معني راحتي در روابط اجتماعي نيست. ازدواج ها و طلاق ها و روابط خانوادگي افردا گويي بر اساس نگرش ديگران تنظيم شده است. اين طرز فكر كه "فلان كار را نكن" يا " فلان طور زندگي كن وگرنه بقيه براي ما حرف در مي آرن" بين هندي ها حتي بيشتر از ايراني ها مشهود است؛ اما اين از مهمان نوازي هندي ها و بالا بودن آستانه تحملشان در قبال مشكلات كم نمي كند.

india

همين حس خوشحالي شايد آن گوهر گرانبهايي است كه ميليون ها انسان را از سراسر دنيا به اين سرزمين مي كشاند و جذب يكي از صدها مكتب فكري اش در اين سوپرماركت روحاني مي كند.

اين مكاتب هنوز نتوانسته اند ناهنجاري هاي اجتماعي هند را حل كنند: از معضل كودكان فراري گرفته تا خشونت خانگي و اعتياد و مردسالاري. اما آنچه مي شود از هند آموخت، جايي كه هر قدمش مقدمه يك ماجراست و حاوي يك درس، توجه بيشتر به حالات دروني است تا شرايط بيروني براي رسيدن به خوشبختي.

واقعيت ها را شايد نتوان تغيير داد؛ شايد نتوان دست راننده اتوموبيل را از بوق ماشنيش جدا كرد يا نسل پلنگ ها را از انقراض نجات داد يا به مردم ياد داد كه با كشورشان مثل يك زباله دان بي انتها رفتار نكنند، اما مي توانيم به خودمان ياد بدهيم كه بايد حس خوشحالي و خوشبختي را در درون خودمان بجوييم نه در حساب بانكي يا در شاخص هاي عدالت اجتماعي.



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: زندگي
آرشیو
سون یازی لار
یولداش لار
سایغاج
ایندی بلاق دا : نفر
بوگونون گؤروشو : نفر
دونه نین گؤروشو : نفر
بوتون گؤروش لر : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :