وبلاگ شخصي اكبر زواري رضائي
MUHASEBE - FİNANSMAN VE DÜŞÜNCELERİM
تاريخ : سه شنبه 27 اردیبهشت 1390 | یازار : اكبر زواري رضائي
همه ما در خصوص اينكه قيمت‌‌ها چه اندازه بايد باشد آرزو‌‌هاي متضاد و عجيبي داريم. از اتفاقي كه براي قيمت‌‌‌‌هاي غذا و گاز مي‌افتد خشمگين مي‌شويم و معتقديم كه اين قيمت‌‌ها نبايد بالا برود. در عمل ما خواهان كاهش قيمت آنها هستيم و البته در طول حدود دو دهه قبل اين قيمت‌‌ها كاهش يافته‌اند. اين اتفاق خوشايندي است. درست است؟ و معتقديم كه جهان بايد آنطوري باشد.
اما درباره قيمت خانه چطور؟ اين مساله متفاوتي است. هنگامي كه قيمت‌‌ها كاهش مي‌يابند، مردم به وحشت مي‌افتند گويي كه جهان رو به پايان است. با خود مي‌گوييم كه چگونه ممكن است كه قيمت خانه من كاهش يابد؟ و معتقديم كه جهان نبايد اينگونه باشد و هر كسي مي‌داند كه قيمت خانه موظف است كه همواره و مسلما تا ابد بالا، بالا و بالاتر برود.
در مورد سهام هم همينطور. ما دوست داريم وقتي صفحه اينترنت را باز مي‌كنيم مشاهده كنيم كه قيمت سهام همواره بالا و بالاتر مي‌‌رود و زمانيكه كه قيمت آنها كاهش مي‌يابد از كوره در مي‌رويم و خواهان عدل و انصاف مي‌شويم.
اكنون فكر كنيم كه اين مساله چقدر عجيب است. چه نظري‌‌هايي در جهان معتقد است كه قيمت خانه و سهام همواره بالا رود در حاليكه قيمت غذا و گاز هميشه پايين بيايد؟ واقعا منطقي نيست. قيمت به وسيله قانون طبيعي تنظيم نمي‌شود و نيز روند قيمت‌‌ها مانند حركت ستارگان نيست كه از روند از پيش تعيين شده‌اي تبعيت كند. قيمت‌‌ها چيز خاصي نيستند تنها درجه و نسبت توافق بين خريدار و فروشنده را عوض مي‌كنند و نشان دهنده بسياري از عوامل هستند.
چرا انتظار داريم كه بعضي قيمت‌‌ها پايين بيايد و برخي افزايش يابد؟ همه اينها به اين بستگي دارد كه شما توليدكننده هستيد يا مصرف‌كننده؟ در نقش مالك خانه در حكم توليدكننده هستيم به اين معني كه خانه را به اين اميد نگه مي‌داريم كه روزي آن را بفروشيم. در مورد سهام نيز به همين شكل است. به دليل اينكه صاحب آن هستيم خواهان افزايش قيمت هستيم چرا كه از فروش آنها سود بدست مي‌آوريم. از طرف ديگر در مورد كالا‌‌هاي ديگري كه قصد خريد آنها را داريم از قبيل گاز و غذا، خواهان اين هستيم كه قيمت‌‌ها تا حد ممكن پايين باشد تا از طريق آن پس‌انداز ‌كنيم.
بنابراين آنچه كه اينجا دخيل است، نفع شخصي است. به اين مساله توجه كنيد كه شخصي مي‌خواهد براي اولين بار خانه بخرد. اين فرد خواهان قيمت پايين است يا بالا؟ پاسخ روشن است. اين شخص قيمت‌‌‌‌هاي پايين را مي‌خواهد، براي او «خرابي بازار مسكن» واقعا ورشكستگي محسوب نمي‌شود بلكه يك امتياز است. اما به محض اينكه اين فرد مالك خانه مي‌شود وضع تغيير مي‌كند و او اكنون خواهان افزايش قيمت است.
به مورد صاحب پمپ گاز توجه كنيد، اگر او تاثيري بر ميزان فروش نداشته باشد، خواهان كاهش قيمت است يا افزايش قيمت؟ البته كه او بالاترين قيمت ممكن را مي‌خواهد.
چانه‌زني با يكي از فروشندگان غيرقابل تحمل ماشين را به خاطر مي‌آورم كه ماشيني توجه مرا جلب كرده بود و بيان كردم كه نمي‌توانم از عهده پول آن برآيم. فروشنده سوال كرد كه چه ميزان حاضري براي آن بپردازي. بيان كردم صفر دلار. فروشنده طوري به من نگاه كرد كه گويا من ديوانه هستم در صورتي كه من حقيقت را گفته بودم. من به او گفتم كه مي‌دانم كه انتظار داشتيد بگويم يك تريليون دلار و او با اكراه اين حرف را تاييد كرد. سوال اين است كه چگونه كسي كه حاضر به پرداخت صفر دلار است با كسي كه حاضر به دريافت يك تريليون دلار است به توافق مي‌رسند؟ تنها نقطه تلاقي كه پيدا مي‌كنيد (و در آن نقطه مبادله شكل مي‌‌‌گيرد)، نقطه‌اي است كه ارزش ماشين براي من بيش از پولي باشد كه پرداخت مي‌كنم و براي فروشنده ارزش پولي كه دريافت مي‌كند بيشتر از ارزش ماشين باشد. نتيجه نهايي قيمت ناميده مي‌شود.
همين حالت براي تمام بازارها صادق است. كار نامعقولي است كه سياست ملي تنها منافع يك طرف مبادله را در نظر بگيرد. تلاش براي بالا نگهداشتن قيمت مسكن خريداري كه براي بار اول خانه مي‌خرد را فريب مي‌دهد و نيز پايين نگه‌داشتن قيمت، مالك كنوني خانه را فريب مي‌دهد و همينطور بالا نگه‌داشتن قيمت غلات به نفع توليدكننده و به ضرر مصرف‌كننده است. تعدادي از شركت‌‌هاي گاز ممكن است قيمت‌‌‌‌هاي بالا را دوست داشته باشند درحالي‌كه مصرف‌كنندگان از اين قيمت‌‌ها متنفرند. از طرف ديگر تحميل قيمت‌‌‌‌هاي پايين گاز ممكن است باعث شادي مصرف‌كنندگان شود اما ممكن است توليدكنندگان از طريق تعطيل كردن فعاليتشان از ضرر بيشتر جلوگيري كنند كه اين امر به نفع هيچ‌كس نيست. و باعث مي‌‌‌شود كه جامعه ضرر كند.
تنها پاسخ ممكن ، اجازه به قانون بازار آزاد است. يعني مردم بايد درباره قيمت‌‌هايي كه مي‌خواهند بپردازند يا بپذيرند خودشان به توافق برسند. مفاد اين توافق‌ها بايد به انعطاف‌پذيري خودارزيابي بشري باشد به اين معنا كه با در نظر گرفتن اهميت مبادله انجام شده و بدون تاثير گذاشتن بر مفاد توافق، بايد براي تغيير نظراتمان آزاد باشيم.
اين تنها چيزي نيست كه مناسب با ضرورت‌‌هاي آزادي باشد(هر نوع تلاشي براي كنترل قيمت‌‌ها، بر روي آزادي ما در به توافق رسيدن بر سر قيمت‌‌ها تاثير مي‌گذارد) بلكه همچنين براي خوب عمل كردن يك اقتصاد ضروري است. به اين دليل است كه قيمت‌‌ها بسيار تحت تاثير عواملي از قبيل موجودي منابع، ارزش‌گذاري ذهني مصرف‌كنندگان و بازدهي كسب‌وكار، قرار مي‌گيرند. قيمت‌‌هايي كه در بازار پذيرفته مي‌شوند بايد اين شرايط را تحمل كنند. حتي در صنايع بزرگي مانند نفت كه تفاوت بين درآمد و هزينه مي‌تواند به طرز شگفت‌آوري كم باشد، حتي نظارت كوچك و تغيير ماليات مي‌تواند باعث ورشكستگي شركت‌ها شود.
قيمت‌‌ها در توزيع منابع محدود براي نياز‌‌هاي نامحدود تعيين كننده هستند و نيز در نحوه استفاده از كالاها تاثيرگذارند، اينكه آيا كالاها را حفظ كنيم يا اينكه خير، ناشي از قيمت‌‌‌‌هاي كالاها است. متوجه خواهيد شد كه قيمت‌‌‌‌هاي بالاتر گاز تصميم شما را براي اينكه كجا برويد و چه كاري انجام دهيد، تغيير مي‌دهد و اين امر خوبي است. قيمت‌‌‌‌هاي بالاتر نياز به محافظه‌كار بودن را نشان مي‌دهد (بدون اينكه نيازي به دستورات غيرعملي دولت باشد). از ديدگاه توليدكننده نيز قيمت‌‌‌‌هاي رايج اطلاعاتي را براي پيش‌بيني كردن سود آينده و همچنين تصميمات سرمايه‌گذاري در زمان حال، در اختيار وي قرار مي‌دهد.
اكنون مي‌خواهيم به موضوع عدالت بپردازيم. ما فكر مي‌كنيم كه مي‌دانيم قيمت عادلانه چيست. آيا واقعا مي‌دانيم؟ و آيا مي‌دانيم چه چيزي عدالت در قيمت‌‌ها را مشخص مي‌كند؟ اولين چيزي كه به ذهن من مي‌رسد داستان «گنج پنهان در خاك» است. صاحب زميني ناشناخته هر روز در جايي زندگي مي‌كند كه گنجي در آنجا نهفته است، اما وي هيچ اطلاعي در مورد گنج ندارد، اما شخص ديگري از اين گنج مطلع است و اين شخص هرچه دارد مي‌فروشد و به در خانه فرد مي‌آيد و مي‌گويد حاضر است زمين او را بخرد و او نيز مي‌فروشد. بياييد شفاف باشيم. مرد مالك اطلاعي از وجود گنج نداشت و خريدار نيز از بيم آنكه بايد قيمت بالايي بدهد چيزي به او نگفت. ممكن است امروز مردم بگويند سر مالك كلاه رفته است اما قضاوت معروف مسيح در اين مورد چيز ديگري است. مسيح، خريدار را به عنوان فردي عاقل و عمل او را به عنوان عملي اخلاقي معرفي مي‌كند. جالب است. اين طور نيست؟
● آيا در اين مبادله عدالت برقرار است و چرا؟
به طور قطع اين معامله عادلانه است. زيرا آنها داوطلبانه اين مبادله را انجام دادند و شرايط را قبول كردند و اين تمام مطلب است.
همانطور كه برناردينو (ناظر باهوش مطالعات اقتصادي) بيان كرد، هيچ راهي براي مشاهده قيمت موجود و تعيين عادلانه يا ناعادلانه بودن آن وجود ندارد. او مي‌گويد:
آب در جايي كه فراوان باشد معمولا ارزان است و فقط در كوهستان و جا‌‌هاي ديگر اينگونه است. در حاليكه آب ماده كميابي است و ممكن است اتفاق بيفتد كه در جايي به دليل فراواني طلا، باارزشتر از طلا باشد.
اسكولاستيك‌‌هاي متاخر(پيروان توماس آكويناس) همگي معتقدند كه قيمت عادلانه موقعيت ثابتي ندارد و به ارزيابي عمومي‌ ‌‌تجار بستگي دارد. لويس دمولينا اين نكته را اينگونه جمع‌بندي كرد كه قيمت عادلانه يا ناعادلانه سنجيده مي‌شود نه به خاطر طبيعت و ذات خود كالاها (چرا كه اين امر ما را وادار مي‌كند كه آنها را بر اساس اصالت و كمالشان ارزيابي كنيم) بلكه به دليل توانايي آنها در خدمت به مطلوبيت بشري. به عبارت ديگر در توانايي آنها در ارضاي اذهان مردم. و اين چيزي است كه انسان آن را مي‌‌‌پسندد، بنابراين انسان‌‌ها قيمت را در بازار و مبادلات، جستجو مي‌‌‌كنند.
راه‌هايي براي ناعادلانه شدن قيمت وجود دارد. يكي از آنها تقلب و كلاهبرداري در جريان مبادله است. همچنين راه‌‌‌‌هاي بسيار ديگري هم براي ناعادلانه شدن قيمت‌‌ها وجود دارد، مثلا همچنين قيمت‌‌ها مي‌توانند در نتيجه اموري اجباري از قبيل كنترل قيمت‌‌ها يا ماليات‌بندي و يا محدوديت‌‌‌‌هاي اعمال شده از جانب دولت يا نهادهايي خاص بر عرضه و تقاضا تعيين شوند، يا اينكه تحت تاثير اين امور قرار بگيرند. پشت هر كدام از اينها اعمال زور وجود دارد. گروهي از مردم(شامل دولتمردان، سياستمداران و يا …) به گونه‌اي در حال دستور دادن و يا ايجاد محدوديت هستند كه در تضاد با انتخاب آزاد است. مسلما اين امر عادلانه نيست. چرا كه آزادي انتخاب انساني را از بين برده و يا محدود كرده است.
به اين اندازه كه درباره قيمت‌‌‌‌هاي ناعادلانه بنزين اعتراض مي‌كنيم، نياز داريم تا به محدوديت‌‌‌هاي پالايشگاه‌ها يا محدوديت استخراج و حفاري نيز توجه كنيم و همينطور نقش ماليات‌‌هاي بالاي گاز را در افزايش قيمت‌‌هايي كه تحت شرايط مبادله آزاد هستند، بررسي كنيم.
كساني كه اعتقاد دارند(آگاهانه يا ناآگاهانه) تمام قيمت‌‌ها بايد به سود منافع اقتصادي ويژه آنها باشد و به ضرر ديگران، اين امر را با مقوله عدالت قاطي نكنند.
قيمت‌‌‌‌هاي رايج در اقتصادي مبتني بر آزادي، مظهري از توافقات جمعي است كه تنها مستلزم دخالت مردمي‌‌‌است كه داراي اراده‌‌اي آزاد هستند.


 



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: اقتصاد
آرشیو
سون یازی لار
یولداش لار
سایغاج
ایندی بلاق دا : نفر
بوگونون گؤروشو : نفر
دونه نین گؤروشو : نفر
بوتون گؤروش لر : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :